اتحاد و همبستگی شوراهای محلی کار و زیندگی

بچه ها در خارج از ایران که وقایع ایران و تصاویر را در کانالهای تلگرامی، اینستاگرامی بخصوص در اروپا و غیره که یک ترجمه مختصر چند خطی زیر آن می‌گذارند شدیدن بازدید کننده فراوانی پیدا کرده اند دوستانی در ایتالیا و فرانسه، آلمان این کار با شکوه را انجام می‌دهند که این جنبش شوراهای آزاد غیر متمرکز زنان، جوانان، دانشجویان‌، معلمین، پزشکان و پرستاران، کارگران و غیره برای آزادی و عدالتخواهی هستند و وابسته به هیچ حزب و حکومتی نیستند. جامعه جهانی و جنبشهای اکوزیستی ضد سلطه، زنان و رسانه های بخصوص مستقل را به حمایت همه جانبه تر از جنبش زن، زندگی، آزادی، اداره شورایی تشویق کنیم و حالا وجود میلیونها ایرانی در خارج از کشور میتوانند نقش گرانبها و موثری برای رشد آرزوهای انسانی و رهایی داشته باشند به امید آزادی.

چرا اطلاعیه محلات حقیقتن مشکوکه. اولن دعوتش در این شرايط عصیانی جامعه کم زورترین شکل مدنیست و حرارت و هیجان مبارزه را به آرامش سوگواران دعوت می‌کند دومن این رژيم آرزو می‌کند که خشم اعتراضات بخوابد و در آرامش برپا شود تا آنها فرصت برنامه‌ريزی کنترل و سرکوب جدید تری برای آینده طراحی کنند و خود را پیروز قلمداد کنند، سوم، اعتراضات مدنی بعد از یکی دو روز اتوماتیک وار می‌خوابد، چهارم، جنبش محلات همواره به عنوان شورشیترین و تدافعی ترین بچه‌ها شناخته میشدند، پنجم در کانالها خواندم که اثر توییتری، فیس‌بوکی و رد پایی از چنین محلاتی اصلن وجود ندارد و مثل شبهی خیالی برای اخته سازی جنبش میماند، ششم ایران عنترناسیونال شاهی هرگز اطلاعیه ای سازمانی گروهی را ناشناخته بدون بررسی پخش نمیکند مگر اینکه در راستای رفرمیستی خودشان باشد چون اینها همراهی و همسویی ظاهری با براندازی مردم می‌کنند و پشت پرده با لابیستهای اسلامی همه دولتها در حال چانه زنی و معامله هستند آنها همه پروسه انتقال قدرت از بالا می‌خواهند و نه انقلاب مردمی، هفتم پای امنیتیهای نایاک رژیم در این اطلاعیه هم هست شاید تنهایی ساخته، یا با همکاری شبکه خارجی شاه و شورای گذار به دولت آینده با حفظ ارتش و بخشی از سپاه، و یا صرفن همکاری سازمان امنیتی غرب با با سران شورای سلطنت و جمهوری خواهی، اتاقهای فکر و وزارات کارشناسی سیاسی و امنیتی دولتها ۲۴ ساعت با امکانات و هزینه‌های هنگفت ‌هر لحظه در جهت دادن تحولات سیاسی در راستای منافع خودشان است و وضعیت را از صدها زمینه بررسی می‌کنند موضوع را ساده نگیرید که گوی صرفن فروپاشی نظام اسلامی ایران است تمام خاورمیانه و بخصوص اروپا و روسیه دچار تحولات آزادیخواهی واژگون کننده دولتهایشان می‌شود و ترجیح می‌دهند با رژیم تضعیف شده معامله پر منفعتی بکنند خرج هر رسانه حداقل صدها میلیون دلاری مثل اینترناشنال، صدای آمریکا، منوتو، بی‌بی سی، و غیره که دها میلیون بیننده در ایران دارند را غرب از جیبش مفت که نمی‌پردازد تمام گزارشگران زیر نظر آنها و گاهن با مشاورت همکاری کارتل سیاسی اقتصادی قدرتمند دو طرفه نایاک از جانب رژیم اسلامی هم پیشنهادات و راه حل میدهند صحبت مسیح علینژاد دهم مهر را با نماینده ایرانی در پارلمان کاندا را خوب گوش کنید که چرا کاندا و کشورهای غربی اساسن خانه امن سران و خانواده آنهاست و مسیح هم در دایره امنیت سیاسی منافع غرب قرار می‌گیرد دکترین شوک را حداقل برای شناخت بهتر مکانیزم کارکرد سیاسی حکومت‌ها بخوانید.

جنبش آزاد شورایی و اکوزیستی ضد سلطه در ایران و جهان

زنده باد ژن، ژیان، ئازادی جامعه کمونهای شورایی عاشقانه

زنده باد زن، زندگی، آزادیدنیای هم بوم زیستی گلستانه

زنده باد نان، کار، آزادیاداره شورایی

بر قرار باد فدراسیون شوراهای آزاد سراسری ایران

نه به سلطه سرمایه و نه به سلطه پدرسالاری

دوستان توجه کنند تمام کشورها، دولتها و احزاب جهان سرمایه‌داری امروز واژگان آزادیخواهی، مثل شورا، کمون آزادی، انسانیت، برابری، همیاری، همبستگی و غیره را مدام به نفع مدیریت قدرت فاسد خودشان مصادره و بهره برداری میکنند بنابراين واژه مناسبات جامعه شورایی و کانون‌های شورایی آزاد خودگردان و مستقل را که در مفهوم همبستگی خرد جمعی شورایی و یا کمونی متبلور می‌شود را به هیچ وجه با شوراهای زرد، ارتجاعی و وابسته به حکومت‌ها، اتحادیه‌های دولتی و احزاب سیاسی، هرگز ،هرگز مشابه و همردیف نگیرید مثل شورای جنگ، شورای وزیران، شورای نمایندگان پارلمان، شورای آژانس اتمی، شورای مجلس اسلامی، شورای کار اسلامی، شورای دانشجویان اسلامی، شورای حکام سازمان ملل، شورای امنیت، حکومت و دولت شوراها، کمپانیهای شورایی، کارتلهای شورایی، انواع احزاب شورای گذار به دولت سرکوب بعدی، شورای سلطنت، شورای مجلس موسسان، شورای نجات ایران، شورای ملی مقاومت مجاهدین و هزاران اسم شورایی دیگر با پسوند و پیشوندهای حکومتی که در وابستگی و کنترل یک قدرت یا حزب سیاسی قرار میگیرند و کارکرد تشکیلات بوروکراتیک همه آنها در اعمال سلطه روانی و عملی در نابودی جامعه زن، زندگی، آزادی یکی هستند هدف همگی این احزاب تشنه به قدرت سیاسی در تجزیه، جدا سازی و تخریب مناسابات همبستگی غیر متمرکز آزاد شورایی و خودگردانی مردم است تا جامعه در پیکره احزاب قدرتی پخش و پلا شوند و چون ابزاری عقیدتی ایمانی در خدمت رقابت جایگاه قدرت پدرسالاری حزبشان علیه یکدیگر بجنگند در حالیکه جامعه یا فدراسیون شوراهای و کمونها در ارتباط و همکاری مستقیم با دها هزار شورای آزاد زنان، دانشجویان دانشگاه‌ها، پرستاران، کارگران، معلمین، کشاورزان، رانندگان و غیره بدون نیاز به واسطه اربابان و سلطه‌گران حزبی حکومتی به فعالیت و تقسیم آزادانه و داوطلبانه امور زن، زندگی ، سازندگی جامعه ارگانیک میپردازند و فرایند مناسبات دنیایی باطراوت، عاشقانه و گلستانه را به دور از اربابان پارلمانتاریسم نولیبرال سرمایه‌داری میآفرینند آنچه ما اکنون در ایران شاهد آن هستیم با مبارزه گارگران شورایی هفت تپه از جنبش آبان با فریاد نان، کار، آزادی، اداره شورایی شروع و در دل جنبش زنان و دانشجویان به عنوان یک سنبل و نماد قوی جنبش خودگردان آزادیخواهی طنین‌انداز شد گرچه برخی احزاب چپ مثل حزب کمونیست کارگری ازین شعار کمونوار شورایی وحشت کردند زیرا پایه‌های ستون رهبر طلبی پارلمانی آنها را به لرزه انداخت اما در عین حال حزب اتحاد سوسیایست کارگری با وجود تناقض اردوگاه حزبی لنینی اش از نان، کار،آزادی و اداره شورایی با تمام توان دفاع کرد که جلوتر به آشفتگی این تفکر حزبی میپردازیم و حالا جنبش زن، زندگی، آزادی در نمادی ترکیبی، کیفی انسانی اکوزیستی به این سنبل مبارزه جامعه شورایی، جوهری عمیقتر و پخته‌تر بخشید و جنبش شورایی آزادیخواهی ایران را جلوه‌ای جهانی داد گرچه آگاه و ناخودآگاه ساختارهای مسلط مردسالار جهانی به بهانه نبود نام مردان در کنار زن، زندگی ازادی، سراسیمه شدند تا این سنبل مفهومی زندگی بخش، زن، زندگی ، آزادی را که از واقعیت گذر هزاران سال حاکمیت پدرسالاری در سرکوب زایش رهایی‌بخش زنان آزادیخواه در کل جهان شعله‌ور شده را کم‌مایه و بیجون نشان دهند و اتفاقن اگر نخواهید شعار مرد” “میهنآبادی را بدون بقیه شعر، برای تغییر مغزها که پوسیده‌اند (پدرسالاری)، برای اقتصاد دستوری (نولیبرالیسم سرمایه‌داری)، برای این هوای آلوده (کارتلهای سرمایه‌داری)، برای گریه‌های بی‌وقفه، برای کودک زباله گرد و آرزوهاش، برای کودکان افغانی، برای آوار خونه‌های پوشالی(استبداد جنگ و نفرت و استثمار زندگانی) …… همراهی نکنید آنگاه الگوی دولتی ناسیونالیست ناموسی عقبگرا را صرفن به تصویر کشیده‌اید و با این بی معرفتی و تظاهر به همبستگی با صدا و درد مشترک زنان و مردم ایران، شتابانه با علم کردن بیشرمانه پرچم سه رنگ جمهوری حکومتی و سلطنتی کهنه شده قدیم، با توسل به رسانه‌های وابسته ثروتمند برون‌مرزی در بولد و بت کردن چهره‌های رهبری ‌خیالی، با این چند پرچم اسکول شده، خواستند کل اعتراضات خارج از کشور را در انحصاری خودشان قلمداد کنند در حالیکه از سبک آوازخوانی و سرود سرایی آزادیخواهان و نسل جوان خارج کشور می‌فهمیم که چنین توهمی نیست ‌کهنه اندیشان نمیخواهند بفهمند که این جنبشهای نوین غیر متمرکز آزاد شوراهای اجتماعی اساسن ضد ساختارهای پوسیده حکومتی هستند و نسل‌های آزاده امروز دیگر مجبور نیستند دوباره به مکانیزمهای

ریاستی پدرسالاری کهنه و به شعبده بازی‌های انتخاباتی برگزیدگان پارلمان قدرت تن دهند حتا آزادیخواهان غربی، خودشان از فرسودگی و فروزیختگی این سادیسم تکنوکراسی دیوانسالار قدرت سخن میرانند پس تردیدی نیست که نسل مبارز امروز زن، زندگی، آزادی نه تنها طرحها و پرچمهای هزار رنگ خودش را می‌آفریند بلکه در بدن مناسبات جامعه نوین همبستگی شورایی اکوزیستی عاشقانه میتواند به هنر رقصان زندگی بخشش تداوم دهد اکنون در این لحظات حساس قیام براندازی علیه رژیم اسلامی خون‌آشام که از کردستان تا بلوچستان جز قتل‌عام، دستگیری، شکنجه و تجاوز هیچ انسانیتی را نمیشناسد و عقب‌نشینی خود را مرگ وجودی خویش میبیند طبعن در این سادیسم کینه‌توزی و درماندگی با اشتباهات و جنايات بیشترش به پرتگاه سقوط نزدیکتر میشود پس هرگز به هیچ رفرم دروغینی از جانب رژیم و ماله کش های بین‌المللی برای وقت خریدن در تجهیز دوباره کشتارش باور نکنید نافرمانی مدنی در برابر چنین فاشیسمی صرفن اخته کردن و فلج سازی جنبش براندازی ست پس مبارزه را باید در تمام سطوح اعتراضی، اعتصابی، تدافعی و حملات ضربتی پیش بریم پایان دیکتاتور و دیکتاتوری نزدیک هست برای خورشید پس از شب‌های طولانی تسلیم نخواهیم شد.

برقرار باد همبستگی شوراهای آزاد سراسری ایران

نه به اردوگاه های اجباری، پناهجویان ـ انزوا را در هم بشکنیم!

فراخوان کنفرانس ضد نژادپرستی در شهر گوتینگن، از تاریخ ۱۰ تا ۱۲ ژوئن ۲۰۲۲

پس از دو سال پاندمی، زمان آن فرا رسیده است که دوباره همدیگر را ببینیم. ما می خواهیم مهارت های ارتباطی خود را تقویت کنیم، فعالیتها وابتکارات و شبکه هایمان را گسترده تر سازیم۰ شرکت در این کنفرانس فرصت مناسبی است که همراه با هم درمورد سیاستهای نژادپرستانه که میلیونها پناهجو را به انزوا، سکوت وبردگی میکشاند فکر و عمل کنیم. این کنفرانس از مشارکت شما جان می گیرد! تنها با هم و متحد می توانیم شرایط را تغییر دهیم!

کنفرانس برای تبادل نظر و برنامه ریزی است و این مشخص می کند که ما بعدا چگونه با هم دیگر همکاری کنیم. بدین منظور ما چهار موضوع را انتخاب کرده ایم:   مبارزه برای بسته شدن تمامی اردوگاه ها ، مبارزه بر علیه دیپورت، خودسازماندهی، مبارزه برای شکستن مرزهای اروپا و جهان و همبستگی با پناهجویان دربند درخارج از مرزهای اروپا۰
محتوای این کنفرانس فقط به موضوع اردوگاه و اقامت محدود نمیشود، بلکه نمادین برای اعتراض به ساختارهای اردوگاه هاست - علیه  سیاست  انزوا و ارعاب است. در دنیائی که همه چیز جهت تامین سود به کار گرفته میشود، پناهندگی یک محصول عملکرد و قوانین حاکم این نظام است. جنگ، گرسنگی و قطحی،نژادپرستی، فقر، وجود حکومتهای فاسد و دیکتاتور، ازجمله اجبار انسانها برای ترک محل زندگی خویش و پناهنده شدن به جائی دیگر است.
ما می خواهیم به کل سیاست نژادپرستانه مهاجرت که دراین سیستم سرمایه نهفته است، بپردازیم۰ 
در سال ۲۰۱۸ را بیاد میاوریم که چگونه بیش از ۵۰۰ پلیس به هایم پناهجویان در الوانگان
 وحشیانه هجوم بردند و پناهجویانی که علیه دیپورت مقاومت کرده بودند، مورد ضرب و شتم قرار داده و آنان را دستگیر کردند. این فقط یک نمونه از عملکرد پلیس در مقابل پناهجویان  است و ثابت می کند که اردوگاه مکان امنی برای پناهجویان  نیست، چه اردوگاه Hotspots در یونان و  چه جای دیگر. اردوگاه ها همیشه از همان منطق انزوا پیروی می کنند.

این منزوی کردن پناهجویان دیپورت آنها را توسط پلیس آسان تر می کند. فقدان مشاوره حقوقی منجر به تصمیمات منفی در مورد وضعیت پناهندگی می شود.
ترس دائمی از اخراج، انتظار بی پایان، نداشتن حریم خصوصی و خشونت امنیتی همه و همه افسردگی و دلسردی را تشدید می کند.
دولتهای اروپایی دربرخورد با پناهجویان اوکراینی نشان دادند که اگر با دستور کار سیاسی مطابقت داشته باشد پذیرش پناهجویان از نظر قانونی امکان پذیر می شود. شرایط فعلی پذیرش پناهجویی اتحادیه اروپا به معنای برگرداندن سیاست سرکوبگرانه مهاجرت قبلی نیست. برعکس، زیرا آنچه در مرزها اتفاق می‌افتد همان چیزی است که منطق اردوگاه را نیز تعریف می‌کند: تقسیم پناهنده "خوب" و پناهنده "بد"  که ما برسر مرزها مشاهده می کنیم، ناشی از یکنوع سیاست ضد بشری و نژادپرستانه است. ما با این سیاست موجود نژادپرستانه مبارزه می کنیم. اتحاد و مبارزه علیه این سیستم نژادپرستانه و برای کسب حقوق شهروندی برابر برای همه!
در ۴۰ ساله گذشته سیاست های مهاجرستیزی و ارتجاعی به ویژه دراروپا غالب شده است. این سیاست نژادپرستانه در تمامی نقاط دیده می شود. در این کنفرانس افرادی شرکت  می کنند که در مقابل این سیاست نژادپرستانه ایستادگی می کنند.

ما میخواهیم همبستگی و اتحادی را که تا به امروز در مبارزات عملی بدست آورده ایم، در این کنفرانس بیش از پیش تحکیم ببخشیم و خود را برای مبارزات آینده علیه مرزهای بسته، برعلیه اردوگا ها چه از داخل و چه از خارج با تمام قابلیت های انحصاری شان آماده کنیم، بیایید خود را سازماندهی کرده و با تمام قدرت علیه دیپورت و بر علیه استثمار مبارزه کنیم! نه به اردوگاه های اجباری، پناهجویان ـ انزوا را در هم بشکنیم!

برای تهیه و تدارک این کنفرانس ، جلسه ای در روز شنبه ۲۳ آوریل در شهر گوتینگن بر گزار میگردد. ما می خواهیم در مورد وضعیت فعلی اختلافات و نکات مشترک  صحبت کنیم. آیا می خواهید در جلسه شرکت داشته باشید؟ آیا می دانید در حال حاضر موضوع اصلی بحث و تدارک چه چیزی است؟ آیا پیشنهادی برای رویکرد سراسری دارید؟ آیا می خواهید کنفرانس را با موضوعات پیشنهادی خود در مورد مبارزات بشکل یک سمینار غنی تر سازید؟

شما میتوانید از طریق ایمیل با ما تماس بگیرید، می توانید این فراخوان را در مکان های مختلف منتشر کنید.

ما مشتاقانه منتظر شما و همکاری با شما هستیم!

info@aktionsbleiberrecht

No Lager – Break Isolation Conference 2022

http://fluechtlingscafe-goettingen.com/antiracict-conference-2022-10-12-juni-in-goettingen

سود ۴۳۰ میلیارد تومانی حساب های قوه قضائیه ایران و وثیقه های نجومی که گلوی جامعه مدنی ایران را می فشارد!

ایرانیان بیش از ۱۱۰ سال است که از دوره مشروطه به این‌طرف فریاد عدالتخوانه و دادخواهـی سر داده‌انـد ولی بـا تجربـه چندین و چند کنـش اجتمـاعی و سیـاسی از جـنـبش مـشروطه گرفـتـه تـا انـقلاب اسلامی و حـتـی مـلی‌شدن صنـعت نـفت و کودتـا هنـوز برایشان در بر همان پاشنه می‌چرخد و به‌قول معروف حتی بدتر شده کـه بـهتر نشده است. زندان‌هـای جمهوری اسلامی از دهه شصت بـه ایـن‌طرف و از بـدول ورود مـخـوف‌تـریـن اتـفاقـات را بـرای زنـدانـیان رقـم زده اسـت. فـرقی هـم نـمـی‌کـنـد زنـدانـی سـیـاسـی یـا مـالـی یا قـاتـل و بـزه‌کـار. از تـجـاوز و شـکنـجــه و ضـرب‌وشـتـم از سـوی بـازجویـان و زنـدان‌بـان‌هـا گـرفتـه تـا دادن کـار دسـت یـکـی دیـگـر از زنـدانیـان بـرای ادب کردن زندانی بـه‌ اصطـلاح یـاغی و نـاراحت! یـا اصلا هرکسی که مدیر زندان از بودن او خوشش نیـاید. اتفاقـاتی کـه منجر فجایعی مثل قتـل علیـرضا شیرمحدی جوان ۲۱ ساله در زندان شد. همچنین روزی نیست کـه از فشارهای دیـگر زنـدانیـان و مـقامات زنـدان بر امـثال نـرگس محمدی و آتـنـا دائـمـی نشونیم.

داستان هـم بـه همیـن‌جا ختم نمی‌شود یـعنی شما گر سرت به‌کار خودت باشد برای زنـده‌مـاندن ساده در زندان‌هـای تحت مدیریـت جمهوری اسلامـی با مـشکل مواجـه می‌شوی. نبود امکانات بهداشتی و درمانی و آب سالم برای نوشیدن و استحمام و عدم دسترسی زندانیان به دارو‌های مورد نیازشان بخش‌های کوچکی از چیزی‌ست کـه در ایـن زندان‌هـا می‌گذرد. بـازی بـه‌قدری رو است کـه مـثلا همه می‌دانند زندان قـرچـک یـا فـشافویـه تـه دنـیـا حساب می‌شود و آنـجـا حتـی آب‌خوردن سـاده هـم دردسترس نیست و با یک حمام ساده پوستت از نمک آب موجود شوره می‌زند.اگر هم بنا به خرید آب خوردنی باشد که قیمت‌ها در بوفه زندان و بـین زندانی‌ها آنـقدر بالاست کـه کمتر کسی از پس پرداخت‌ها برمی‌آید. یـعنی اینـکه اگـر شمـا بـه زنـدان بـیـفـتـی خـرج آب و خوراکـت بـا دولـت اسـت ایـنـجـا بـیـشتـر یـک افـسـانـه است و ابتدایی‌ترین ملزومات زندگی زا خودت باید با پول تهیه کنی. حالا یا از بیرون پولی بـرایـت می آورند و یـا بـایـد بـا هـمیـن چنـدرغـاز حقوقی که با کار در زندان به‌دست آورده‌ای روزگار بگذرانی.

هرچه هم از مرکز دورتر می‌شوی و به سمت استان‌های مرزی که رنگ‌وبوی قومیـتی هـم دارنـد می‌روی وضعیت اسفناک‌تـر می‌شود و هنـوز یـادمان نرفته سپیده قـلیان چـه چیـزهـا کـه از زندان سپـیـدار اهـواز تـعریف کـرد یا همین چندی پیش شورش و طغیان زندانی‌ها در چندین شهرکه به فرار تعدادی از آن‌ها منجر شد نهایت کار را بـه کشتـار و شکلیک گلوله به زندانی‌هـا و حتی خانواده‌هـایشان کشانـد. آن‌دستـه از زنـدانـیـان فـراری هـم پـس از مدتـی مـجـدد دستـگیـر شـدنـد بـدون اطـاع قـبـلی و محاکمه‌ای بی‌معطلی به‌دار آویخته شدند. در چنین فضایی دیگر وضعیت امکاناتی مـثـل کـتـابـخـانـه و تـلـویـزیـون و … کـه اصـلا مـحلی از اعـراب نـدارد. ولـی جـالـب است بدانید که کتابخانه زندان‌ها هم عموما با کتاب‌های ادعیه و مذهبی و مطابق با سیاست‌هـای حکومت پـرشده‌انـد و یـک زنـدانـی سیـاسی مـنـقـد حـکـومـت حتی در درستـرسی بـه روزنامه و اخبار هم در مضیغه است چه برسد بـه کتاب. حالا تـحلیـل اینکه امثال جلایی‌پور ایـنکه در زندان قرآن دراختیار پسرشان قرار گرفته را نقطـه روشنی در بهبود وضعیت زندان‌ها معرفی می‌کند هم جای خود دارد.

هـمـه ایـن‌هـا یعنـی دستگاه قـضا و سازمان زندان‌های جمـهوری اسلامی ایـران اصلا توجهی به زیرساخت‌های ساختمان‌های زندان‌ها و نیازهـای زندانیان نـدارد و از عمـد محیط زندان‌ها را بـه کشتارهـاگارهای صنعتی تبدیل می‌کند کـه زندانی‌ها حتی پس از خروج از آن با انواع بیماری‌های صعب‌العلاج و سرطان و از دست دادن عضوهای حیاتی بدن خود دست‌وپنجه نرم می‌کنند. آن هـم دستگاه قضایی کـه بنا بـه گزارش خودش تنها 430 میلیارد سود سود حساب‌های‌ جاری‌اش است.

شانـزدهـم خرداد مـاه قوه قـضاییـه جمهوری اسلامی ایـران گـزارش جامعی منتشر کرد کـه در آن نحوه هزینه کرد سود حساب هـای سپـرده ایـن دستـگاه حکومتی بـا جزئیـات اعـلام شده بود. بـراساس ایـن گـزارش تنـها سود مـتعـلقه بـه حساب هـای مختـلف قوه قضاییـه در سال ۱۳۹۸، مبـلغ ۴۳۰ میلیـارد تومان بوده که از این میزان حدود ۴۰۰ میلیارد تومان هزینه شده است.

حساسیت بر روی حساب های متعدد دستگاه قضایی ایران هم از جایی شروع شده کـه در سال ۱۳۹۵ محمـود صادقی نماینده وقت تهران در مجلـس شورای اسلامی و عضو فراکسیون امید مجلس، پرداخت ها از محل حساب هایی نظیر سپرده و وجـه الضمـان را غیـرقانونـی خوانـد و تـاکید کـرد تـصرف قـوه قضاییه در وجوهی شامـل وجـوهـی کـه مـردم و اصحاب دعوا بـه ایـن حساب هـا واریـز می کـنـنـد یـا در قالب قـرارهـای کـفـایت یـا اخذ مـحکوم، پـرداخت مـی شود در حکم تصرف غیرقانونی در وجـوه عمـومـی را دارد و سپـرده گـذاری دسـتـگاه قـضـا روی آنـها و عـدم پـرداخـت ایـن وجوه به خزانه کل کشور نقص صریح اصل ۵۳ قانون اساسی و برخلاف قانون محاسبات عمومی کشور است.

صادقی در نطق خود در مجلس مدعی شده بود که چطور پرداخت سود به حساب های شخصی افراد حرام دانسته می شود اما قوه قضاییه از اموال مردم سود می گیرد و این سود را صرف پرداخت حقوق به قضات دادگستر می کند. او با ارسال نامه ای از صادق آملی لاریجانی رئیس وقت دستگاه قضای جمهوری اسلامی ایران پرسیده بود که آیا قاضی که با مال حرام ارتزاق می کند می تواند به عدالت حکم بـدهـد؟ چرا بـه موازیـن شرعی توجه نمی شود؟ و خواهان پـاسخگویی او در بـاره حساب های بانکی اش شده بود. حساب های بانکی ای کـه بـه گفته بـرخی منابـع ۶۳ حساب بانکی و به نام شخص صادق آملی لاریجانی بودند و آن زمان نزدیک به ۲۵۰ میلیارد تومان به صورت غیرقانونی به آنها واریز شده بود.

گرچه در همیـن گزارش اخیری کـه از سوی خود دستـگاه قـضا و بـرای شفاف سازی منتشر شده در باره منشاء حساب سپرده قوه قضائیه توضیحاتی داده شده و آمده است کـه وجوه پـرداختی بـه حساب های مختلف قوه قضائـیه از سوی مردم شامـل مواردی مثل هزینه دادرسی (ابطال تمبر دعاوی) خسارت احتمالی، وجوه توقیفی و … می شود و به نوعی مواردی همچون هزینه دادرسی را شامل می شود که البـته به گفته مسئولین دستگاه قضا هم غیرقابل استرداد به خزانه دولتی هستند، نباید از وجوهی که تحت عنوان دریافت وثیقه برای آزادی های موقت یا مرخصی زندانیان اعلام می شود هم غافل شد.

وثیقه های با مبالغ بسیار سنگین و بعضا عجیب و غریبی که برای هر نوع فعالیت سیاسی و اجتمـاعی و مدنی صادر مـی شود، خواه فعـالـیت کارگری و بـه عـنـوان نماینده کارگران، خواه فعالیت محیط زیستی و حمایت از حیوانات، خواه فعالیت ساده صنفی دانشجویی و یا حتی بـه جرم درخواست ساده ای مثل حق انتخابات پوشش. بعنوان مثال برای زینب همرنگ یک دبیر آموزش و پرورش بـه جم شرکت در یک تجمع صنفی یک وثیقه ۶۰۰ میلیون تومانی بریده شد یا برای آزادی موقت علی یکتایی نوجوانی ۱۵ ساله که در جریان اعتراضات خیابانی بازداشت شده بود وثیقه ای ۶۰۰ میلیونی در نظر گرفتند.برای مرضیه امیری روزنامه نگاری که به جرم حضور در تجمع روز جهانی کارگر بـرای تـهیه گزارش بازداشت شده بـود وثیقـه ای نجومی و یک میـلیـارد تومـانی بـریده شده است یـا سپـیـده قـلیـان فعـال کارگری خوزستانی با وثیقه ای یک میلیارد و پانصد مییلیون تومانی بطور موقت آزاد شد. علاوه براینها برای ۷ نفر بازداشتی تجمع معملم ها نیز در دادسرای اوین منتقل مبلغ ۵۰ میلیون تومان وثیقـه تعیین شد و بـه نظر می رسد این ۵۰ میلیون کمترین میزان وثیقه ای است که برای جرم های سیاسی اعلام می شود.

ماجرا حتمـا بـه فعالیـت سیاسی و صنـفی و اجتماعی و مـدنی محدود نمی شود و شمـا اگر بعنوان یـک زن درخواست حضور در استادیوم را داشته باشی بازداشت و بـا وثیقـه ای ۵۰۰ میلیون تومانی مواجه خواهی شـد! حتی اگـر جمـله فـروغ عـلایی، عکاس روزنامه دنیای اقتصاد یا زهرا خوشنواز باشی که برای تهیه گزارش خبری به ورزشگاه رفته ای! به جز این دو چهار دختر دیگر هم در همین جریان بازداشت شده بودنـد کـه همیـن مبـلغ وثیـقه بـرایـشان در نـظر گـرفـته شده بـود. حتی بـرای نـجات سرپناه و سقف بالای سر یک فرد کـه بـا حـکم دادگاه انقلاب مواجه شده نـیز یـکصد میلیون تومان مبلغ وثیقه اعلام می شود!

برای اسماعیل بخشی که یک کارگر است وثیقه ۴۰۰ میلیونی و برای نسرین ستوده وکیل دادگستری هم قرار وثیقه ۶۵۰ میلیون تومانی بریده شده است. اگر هـم پـای اقلیت های قومی در میان باشد که ماجرا سخت گیرانه هم می شود و مثلا صهبـا حمـادی یکی از زنان عرب محبوس در زندان سپیدار اهواز که از مرداد۹۷ بـه علـت انتشار مطالبی در اعتراض به تبغیض سیستماتیک در مناطق عرب نشین بازداشت شده بود نهایتا با وثیقه این ۴ میلیارد تومانی بطور موقت آزاد شد. وثیقه ای که به همت مردم و فعالین مدنی به اصطلاح گلریزان شده بود.

همچنین برای مرخصی سام رجبی فعال محیط زیستی که نزدیک به سه سال است در زنـدان بسر می بـرد مبـلغ یک میلیارد تومان وثـیقـه صادر شد. یـا مهرداد حیرانی شهروند بهایی، پس از ۳ ماه بازداشت موقت، نهایتا با وثیقه یک میلیارد و دویست میلیون تومانی، از زندان اوین آزاد شد.

متاسفانه روال تعیین مبلغ وثیقه آنقدر سلیقه ای و نامتناسب با جرم است که حتی می تواند بـه راحتی پس از اعلام مجدد تغییـر کرده و اضافه شود. مثل آنچه بـرای هشت نفر از دانشجویان دانشگاه تهران اتقـاق افتـاد و عمـلا بـا افزایش وثیقه از ۸۰ میلیون به ۳۸۰ میلیون مواجه شدند. جالب تر اینجاست که در مواردی حتی پـس از صدور حکم قطعی آزادی مبلغی کـه بعنوان وثیـقه ودیـعه گذاشتـه بود عودت داده نشده و به نوعی در حساب مربوط به قو قضائیه بلوک شده است.

حتی در ماجرایی مثل بازداشت حسین فریدون برادر حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران کـه بـا وثـیقه ای ۵۰ میلیـارد تـومانی تـمام شد یـا وثـیـقـه ۲۰۰ مـیلیارد تـومانی امثال حسین هدایتی یـا وثیقه ۴۰۰ میلیـارد تـومانی شبنم نعمت زاده دختـر وزیـر وقـت صنـعـت و معدن و تـجارت یـا هـر مـفسدکـلان اقتصادی دیگری بـاز هـم نـمی توان حضور و گـردش مـالی ای کـه ایـن مبـالـغ در حساب هـای قوه قضـائـیه به وجود می آورد را نادیده گرفت.

واقعیت هم این است تفاوتی نمی کند که آیا بنابر آنچه در گزارش ریز حساب هـای قوه قضائیه آمده تمامی وجوهی که مردم به هر دلیلی به هریک از حساب های قوه قضائیه پرداخت می کنند، به حساب خزانه دولت جمهوری اسلامی ایران واریز می شود و براساس ضوابط قانونی، امکان برداشت از آن برای قوه قضائیه مطلقا وجود ندارد یا حتی وجوهی همچون خسارت احتمالی یـا وجوه توقیفی که قابل برگشـت هستند،به صورت ماهیانه و درصدی از ناحیه خزانه جهت استرداد وجوه سپرده به صورت تنـخواه در اختـیـار قوه قـضائیـه قـرار می گیـرد و ذی حساب مـربـوطـه بـه اسـتنـاد حکم قاضی، مـجوز استـرداد را صـادر مـی کنـد، مـسئله ایـن است کـه ایـن دریافتی ها چه به نام وثیقه چه دیه یا خسارت و هر عنوان دیگری به نوعی نه برای بـهبـود کیـفیـت زیـرساخت زنـدان هـا و مثـلا تـامـین آب شرب سالـم و سرویس هـای بهداشتی برای زندانی مثل قرچک که بـرای توسعه سیستم قضایی اعـم از ساختـمان های دادگاه و پرورش قضات و حتی طراحی و راه اندازی سامانه هایی جهـت ثبـت انـواع شـکـایـات بـی دلیل بـرای پوشـش و مـهـمانی و … از طرف خود مـردم مـورد استفاده قرار می گیرد.

حتی اگـر اینـگونه نباشد کـه دستـگاه قـضایی مستقیما و راسا بـه برداشت از وجوه درون حساب هایش و استرداد آن به شخص ذینفع مبادرت کند، نمی توان فراموش کرد که چاق شدن حساب های این دستگاه عمدتا از پولی محقق می شود که نتیجه در شـیشه کـردن خون مردم و فعـالین سیاسی و مدنی و صنفی است و در حقیـقت هـمیـن تعـدد حساب های مختلف و شخصی بودن آنها خود بـه فسادی دامن می زنـد که ظاهرا قرار نیست کسی در باره آن حرفی بزند.

http://asoyroj.com/farsi/detail.aspx?Jmara=8457&Jor=1

https://prisonatlas.com/%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%D8%B4-%D9%88%D8%B6%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/?gclid=Cj0KCQjwirz3BRD_ARIsAImf7LNnrHLcL2OJzgTfP9Vn_bNtP1xHildFydUb_rbJxOqBDq4NwQTa1IQaAtVMEALw_wcB

بیانیه اشغال ساختمان سفارت سابق ایران در شهر بن ـ اعلام همبستگی با اعتراضات مردم در ایران

بیانیه اشغال ساختمان سفارت سابق ایران در شهر بن ـ اعلام همبستگی با
اعتراضات مردم در ایران

امروز ما در حمایت با قیام و اعتراضات مردم در ایران، ساختمان سفارت سابق
ایران را در شهر بن اشغال کردیم

چند ماهی است که مردم در ایران دوباره به خیابان ها رفته و برعلیه
رژیـــــم تظاهرات می کنند.برای اعتراضات دلالیل بسیاری وجود دارد.اعتراض
کنندگان علـی رعم خطر دستگیری، شکنجه و حتی مرگ به اعتراضات ادامه می دهند.
خواسته هـــای مردم شامل شرایط کاری بهتر، آزادی زندانیان سیاسی، پایین
آوردن قیمت مــواد غذایی، هزینه های گرمایش و اجاره خانه است و از طرفی خشم
مردمی که اندوخته ـ شان بدلیل ورشکستگی بانک ها به باد فنا رفته است.گروه
های مختلفی درایــــن جنبش شرکت دارند از جمله طرفداران پسرشاه که امید
دارند مقامات فعلی را بـا حکومت اقتدارگر دیگری جایگزین کنند. گروهی که
خواهان دموکراسی به سبک غربی است و همچنین گروهی دیگر که برای یک جامعه ی
کاملا متفاوت یعنی برای پایــان روابط سرمایه داری مبارزه می کنند

ما می خواهیم صرف نظر از انگیزه های که وجود دارد از کسانی حمایت کنیم که
به علت اعتراضات در معرض سرکوب وحشیانه رژیم قرار گرفته اند. یکبار دیگر
زندان ـ ها از افرادی مملوع شده که از خود شجاعت سازماندهی و ایستادگی را
نشان داده اند. طبق گفته ی رژیم از آغاز اعتراضات بیش از ۳۵۰۰ نفر دستگیر و
حتی بیـش از ۵۰ نفر مبارزه شان را به قیمت جان خود پرداخت کرده اند. و
اما فعالین معتقدند که تعداد دستگیری و کشتارها بطور قابل توجهی بالاتر از
این هاست که رژیم اعلام کرده است

برای سرکوب و امحای مخالفین به یک دستگاه نظارت و کنترل پیشرفته نیاز اســت
به همین دلیل رژیم آپارتاید و سرکوب جمهوری اسلامی از شرکتهایی مانند نوکیـا
و زیمنس با سرمایه‌گذاری مشترک آلمانی یا شرکت فنلاندی نوکیا برای دستیابــی
به تکنولوژی مناسب کمک میگیرد دولت آلمان برای حفظ و گسترش سود آوری در
چرخه سرمایه در این زمینه هیچ مشکلی با همکاری شرکتهای آلمانی با “رژیمی
دسپوتیک” همچون جمهوری اسلامی ندارد

ساختمانی که ما تصرف کرده ایم هنوز متعلق به دولت ایران است و ما می خواهیـم
طی روزهای آینده فضایی برای بحث و گفتگو و کمک برای رهایی مردم ایران
ایجـاد کنیم. از شما دعوت می کنیم برای بررسی وقایع در ایران، برنامه ریزی
آکسیون ـ
ها و حمایت بیشتر به خانه اشغالی بیایید

گروهی از آنارشیست ها

08.03.2018

فراخوان برگزاری تظاهرات در دفاع از جنبش های اعتراضی کارگران، زنان و زحمتکشان در ایران

فراخوان برگزاری تظاهرات در دفاع از جنبش های اعتراضی کارگران، زنان و زحمتکشان در ایران

نزدیک به 40 سال است که حکومت جمهوری اسلامی سلطه خود را در تمامی عرصه های اجتماعی به مردم تحمیل نموده است و در این میان طبقه کارگر، جنبش زنان و اقشار محروم و تحت ستم که اکثریت آحاد اجتماعی را تشکیل می دهند، در فشاری مضاعف قرار دارند. آنها از تمامی حقوق بی بهره اند. حداقل دستمزد کارگران چهار مرتبه پائین تر از خط فقر قرار دارد و نزدیک به 90 در صد از آنان یا قرار داد موقت دارند و یا جهت اشتغال مجبورند برگه های سفید را امضا نمایند. کارگران واحدهای تولیدی، صنعتی، کشاورزی، خدماتی و آموزشی نظیر معلمین، پرستاران، زنان، بازنشستگان، دانش آموزان و دانشجویان، زندگی پر مشقت و فلاکتباری را سپری می سازند. مجموعه شرایط تحمیلی از طرف نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی، موجب آن گردید که به اعتراض همه جانبه دست یازند و از حقوق اقتصادی و سیاسی خویش دفاع نمایند. جنبشی که به سرعت تمام شهرهای کوچک و بزرگ را احاطه نمود و مهر هراس و وحشت را در دل حاکمیت سیاسی اسلامی کوباند. جمهوری اسلامی، درمانده از پاسخگویی به جنبش اعتراضی به سرکوب و کشتار و دستگیری های وسیع در نقاط مختلف کشور دست زده است . امروزه حاکمیت کلریکال و سرمایه به تعقیب و دستگیری ها تداوم می بخشد و بویؤه فعالین کارگری و زنان را به بی داد گاه های اسلامی احضار می نماید و هراس آن دارد که اعتصابات کارگری در ارتباط با جنبش اعتراضی عمل نماید و بعد بحران سیاسی جمهوری اسلامی را عمیق تر سازد. در چنین شرایطی وظیفه ماست که از وضعیت اسف بار اجتماعی و نیز برای آزادی زندانیان سیاسی و در دفاع از جنبش اعتراضی و جنبش دیرینه زنان که سهم ویژه ای در اعتراضات سراسری بعهده دارند، متحد شویم، زیرا دیگر حاکمیت قادر نیست چون گذشته به آسانی حکومت نماید.

تاریخ برگزاری تظاهرات ایستاده: شنبه 3 مارس 2018 از ساعت 16 تا 18

محل تظاهرات: میدان تروکادرو صحن حقوق بشر. متروهای شماره 6 و 9
Place du trocadéro Métro No. 6 – 9

مستحکم باد جنبش های اعتراضی کارگران، زنان و زحمتکشان
سرنگون باد نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی در ایران
نه به سرمایه داری چه خصوصی چه دولتی
زنده باد انقلاب اجتماعی خود مدیریتی کارگری
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم
کمیته زنان ضد سنگسار پاریس
شورای همبستگی با جنبش کارگری ـ پاریس
جمعی از آنارشیست ها و آنارکوسندیکالیست های پاریس
8 اسفند 1396 ـ 27 فوریه 2018

نە بە دولت، نە بە جنگ، آری بە استقلال وانقلاب اجتماعی

                                                                     فراخوان سراسری برای رفقای آنارشیست ھر جائی جھان باشند، در ضمن ومخصوصا

رفقای  آنارشیست و آزادیخواهان ( فارسی  و عربی و تورکی  زبان) در خاورمیانە

نە بە دولت، نە بە جنگ، آری بە استقلال وانقلاب اجتماعی

در سال جاری ما آنارشیستها و آزادیخواهان اقلیم “کردستان” با شعار :  ‘مناطق و جوامع آزاد و مستقل بدون دولت…’ موضع خود را اعلام داشتیم . همزمان علیه تبدیل شدن اقلیم کردستان به دولتی دیگر تحت سناریوی ” رفراندام برای استقلال  ”  ، نقطه نظرات خویش را ابراز داشتیم. ما متمئن ھستیم، کە رفقای عرب و فارسی زبان ، ترک و آسوری … همچنین عکس العمل مشابه  در مقابل قدرتھا و سیاست ھا و سناریو ھا داشته اند. ما همچنین انتظار داریم رفقای آنارشیست و آزادیخواه سراسر جهان علیه اقدامات دولتگرائی جبهه های ناسیونالیستها و چپ های طرفدار فاشیست ، از جبهه ضد جنگ مردم عراق پشتیبانی کنند و در صورت امکان با تظاهرات و… اعتراض خود را نسبت به جنگ پیش رو ؛ اعلام دارند.

از آنجائی که ما علیه سیستم موجود سیاسی هستیم. لذا ضد دولت و احزاب و افراد قدرت طلب و راست گرا نیز میباشیم. ما مخالف تسلط طبقاتی و مالکیت خصوصی و هرگونه سیستم مزدگیری میباشیم. و کلیه جنگهای تاریخ بشری را نتیجه حفظ تسلط طبقاتی ، مالکیت خصوصی و سیستم مزدگیری میدانیم.

ما علیه جنگ و دشمنی مابین اقوام و… در محدوده های جغرافیای فرهنگی و اجتماعی ؛ هستیم . جنگ و دشمنی نهایتا به نابودی و برده گی ختم میشود و سرانجام هیچ جنگ و دشمنی ” انقلاب اجتماعی ” نبوده است. جنگ انرژی و توانائی های انقلابی را از بین برده و حرکتهای اجتماعی و آزادیخواهانه را ضعیف و متلاشی می کند. و در مقابل بازار مناسبی است برای فروشندگان اسلحه و ضمانتی است برای دلالان نفتی و نابودی محیط زیست که نتیجه آن فقر توده ها و تسلط بیشتر طبقاتی نیروهای مقتدر خواهد بود.

ما مخالف جنگ و خواهان بنا کردن  جوامع مستقل ” خودگردان و آزاد ” در جامعه امروز هستیم. خواهان خودگردانی در مناطق و اقلیم های گوناگون بر مبنای تعاونی های آزاد و انجمن های مستقل در محل کار و زندگی هستیم و آزادی و اختیار مستقل فرد را مبنای جامعه آزاد و خودگردان میدانیم. به نظر ما وجود دولت منافی آزادی و اختیار فرد است. احزاب موجود استقلال ، قدرت تفکر و استعداد را از انسانها سلب می کند. و وجود کارفرما و مالک نتیجه اش بردگی و بدبختی است.

بدین منظور حکومت بیست و شش ساله اقلیم کرد زبان و دولتی شدن اقلیم ” کردستان ” تفاوت چندانی با یکدیگر نخواهند داشت. ثروتمندان و اقتدار گرایان ، مقتدر و ثروتمند تر و زیردستان بدبخت تر از گذشته خواهند بود.و اقلیم “کردستان” منطقه مناسبی میشود برای شرکتهای نفتی ، صندوق بین المللی پول و بانک  و بیمه های جهانی و نتیجتا به نفع ابر قدرتها خواهد بود.

ما آنارشیسهای کرد زبان خصوصا ( رفقای عرب، فارس ، ترک زبان…) با اتحاد خود علیه جنگ و مقابله با قدرتمدارها منطقە و سرمایه داران اقلیم “کردستان” …اعلام میداریم :  هرگونه بی تفاوتی و اجتناب در این زمینه به معنای موافقت با جنگ و هواداری از سرمایه داران داخلی و خارجی است. ما علاوه بر مخالفت با جنگ و تلاش شبانه روزی در این راه خواستار همبستگی بین المللی میباشیم. و منتظر موضع گیری فعالانه و همبستگی انسان دوستانه شما هستیم.

نە به جنگ

نە به دولت و سروری

نە به ناسیونالیسم ، کشور و پرچم

نە برای سیستم طبقاتی

آری به ھمبستگی و اتحاد علیە جنگ

آری بە خودسازماندھی اجتماعی

آری به  مبارزە اجتماعی

آری بە انقلاب اجتماعی

آری بە قیام اجتماعی

آری بە خودگردانی اجتماعی

فوروم آنارشیست ھای کوردی-زبان

١٥ اکتوبر ٢٠١٧

سایت  فوروم آنارشیست ھای کوردی-زبان

www.anarkistan.com

پیچ فوروم آنارشیست ھای کوردی-زبان

www.facebook.com/sekoy.anarkistan

فوروم آنارشیست ھای کوردی-زبان در تویتەر

https://twitter.com/anarkistan

ایمیل آدرەس فوروم آنارشیست ھای کوردی-زبان

anarkistan@riseup.net

Fa

تظاهرات میلیونی ١۴ ژوئن پاریس در تاریخ جنبش کارگری ثبت خواهد شد

تظاهرات میلیونی ١۴ ژوئن پاریس در تاریخ جنبش کارگری ثبت خواهد شد

 

بیش از سه ماه است که جنبش کارگری فرانسه وارد مبارزه ای بی سابقه علیه تعرض گسترده نظم سرمایه داری علیه دستاوردهای خود شده است.

دولت حزب سوسیالیست فرانسه حدود چهار ماه پیش لایحه ای را به نام «قانون کار» یا الخمری (وزیر کنونی کار) ارائه داد. این قانون که در بیش از پانصد صفحه تهیه شده است بنیان قانون کار موجود را کاملاً به نفع کارفرمایان و سرمایه داران تغییر خواهد داد. هر چند در قانون کار موجود نیز در بیش از سی صد مورد دست و بال سرمایه دار برای اخراج کارگر، به کار واداشتن بیش تر او و غیره موجود است، اما همین قانون دارای بندهای فراوانی است که بخشی از حقوق کارگران را به یمن مبارزاتشان در بیش از یک سده تأمین می کند. اکنون رئیس جمهور فرانسوا اولاند، نخست وزیر مانوئل والس و وزیر کار مریم الخمری می خواهند همین بندها را نیز از قانون کار حذف کنند و وضعیت کاری زحمتکشان را به قرن نوزدهم میلادی عقب ببرند. البته این سه نفر در این کارزار تنها نیستند. کارفرمایان و اتحادیه اشان که «مدف» نام دارد، مجموعه ی رسانه های بزرگ فرانسه که در دست ۹ میلیاردر هستند، اتحادیه های زرد همچون ث. اف. د. ت. (کنفدراسیون دمکراتیک زحمتکشان فرانسه)، تعدادی اتاق اندیشه، حزب جمهوری خواهان (اپوزیسیون) و غیره در یک صف واحد قرار گرفته اند و هیچ ترفندی را برای تصویب قانون مذکور از نظر دور نمی کنند. آقای رئیس جمهور کارگران اعتصابگر و تظاهرکننده را اقلیتی ناچیز می داند. پی یر گاتاز، رئیس سندیکای کارفرمایان، ث. ژ. ت. (کنفدراسیون عمومی کار) را بی سروپا می نامد. هفته نامه هایی همچون لوپوآن دو دشمن فرانسه را داعش و ث. ژ. ت. تحلیل می کند. تلویزیون های خبری همچون ب. اف. ام. ت. و. کارگران مبارز را عقب مانده جلوه می دهد و یکی از سخنگویان حزب جمهوری خواهان می پندارد که ث. ژ. ت. دیوانه شده است!

هر چند کنسرت کرکننده ی دولت – کارفرمایان – رسانه های بزرگ – اتاق های اندیشه – اپوزیسیون اصلی کنونی در چارچوب حزب جمهوری خواهان در یک همنوازی بی سابقه شب و روز علیه معترضان ساز می زنند، اما نتوانستند پس از سه ماه افکار عمومی را به سمت خود بکشانند و بر اساس نظرسنجی هایی که خود اینان می کنند بیش از ۷٠ % مردم خواهان بازپس گیری لایحه موسوم به «قانون کار» هستند.

جنبش اعتراضی علیه قانون کار ابتدا با تظاهرات و اعتصابات یک روزه در ماه مارس ۲٠١۶ آغاز شد. اعتصابات در یک ماه اخیر بیش از پیش گسترده شدند و دیگر یک روزه نبودند. ترس و وحشت دولت و کارفرمایان زمانی بیش تر شد که شش پالایشگاه از هشت پالایشگاه نفتی که فرانسه دارد وارد اعتصاب نامحدود شدند. کارگران راه آهن و قطارهای شهری از روز نهم ژوئن وارد اعتصاب نامحدود شدند. کارگران برق با روشی خاص وارد اعتصاب شدند، آنان تولید برق را کم کردند و بهای آن را برای دو میلیون خانواده پایین آوردند. کارگران برق در حرکتی نمادین به یکی از ویلاهای پی یر گاتاز، رئیس مدف، سندیکای کارفرمایان، رفتند و نه فقط برق آن را قطع کردند، بلکه کنتورش را از جا درآوردند! اعتصاب چند روزه ی رفتگران در پاریس و بلوکه کردن مراکزی که زباله ها را می سوزانند، این شهر را با مشکلات فراوانی رو به رو کرد. اعتصاب کارگران بارانداز در شمال و جنوب ترخیص و بارگیری کشتی ها را به شدت مختل کرده است.

جنگ دولت، کارفرمایان و رسانه ها علیه مبارزات جاری فقط در تبلیغاتشان خلاصه نشد. زمانی که کارگران نفتگر اعتصاب نامحدود خود را اعلام نمودند، دولت اعلام کرد که فرانسه دارای مخازن استراتژیک سوخت است که می توانند برای صد و پانزده روز بنزین و گازوئیل به پمپ بنزین ها بفرستند. شرکت نفتی توتال از سویی اعلام کرد که در آینده برای سرمایه گذاری در فرانسه بیش تر سخت گیری خواهد کرد و از سوی دیگر به دولت اعلام کرد که به جای سی صد تانکر سوخت رسانی نه صد عدد از این کامیون ها را در اختیار می گذارد، این در حالی بود که ناگهان تعداد زیادی کامیون تانکر با شماره های غیرفرانسوی پیرامون پمپ بنزین ها دیده شدند. خلاصه این که دولت حزب سوسیالیست با یاری شرکت نفتی توتال که جزو شش شرکت بزرگ نفتی جهان است توانست تا حدودی اعتصاب کارگران نفت را بشکند. شهرداری پاریس نیز که اکنون در دست حزب سوسیالیست است اعلام کرد که از شرکت های خصوصی خواسته است که زباله ها را جمع آوری کنند.

قانون کار الخمری با استفاده از ماده چهل و نهم و بند سه قانون اساسی فرانسه از پارلمان گذشت. این ماده قانون اساسی به دولت اجازه می دهد تا قانونی را بدون رأی گیری از وکلای مجلس بگذراند. دولت مانوئل والس به این بند قانون اساسی متوسل شد چرا که می دانست که علیرغم اکثریت سوسیالیست در پارلمان کنونی دست کم چهل نفر از نمایندگان حزب خودش قرار گذاشته اند که رأی منفی به این قانون بدهند. این در حالی بود که در سال ۲٠٠۶، فرانسوا اولاند که در اپوزیسیون بود همین بند قانون اساسی را ضددمکراتیک نامیده بود! این قانون برای بررسی روز سیزدهم ژوئن به مجلس سنا رفت. از آن جایی که مجلس سنا دارای اکثریتی دست راستی است، اعلام شده است که سناتورها قصد دارند این قانون را بیش از آن چه هست علیه کارگران بنویسند! چنین بود که روز سه شنبه ١۴ ژوئن ۲٠١۶ برای نخستین بار در سه ماه اخیر اتحادیه های کارگری تصمیم گرفتند تظاهرات ملی در پاریس برپا کنند. لذا کارگران از شهرهای گوناگون به پاریس آمدند. تظاهرات که از میدان ایتالیای پاریس آغاز شد در مسیری طولانی با شرکت بیش از یک میلیون نفر می خواست خود را به میدان انولید برساند، اما پلیس پیشاپیش میدان مقصد را کاملاً محاصره کرده و بسته بود. در پایان تظاهرات عده ای از کارگران بارانداز که از شهرهای جنوبی فرانسه آمده بودند با پلیس درگیر شدند. متأسفانه یکی از گلوله های گاز اشک آور که پلیس به سمت تظاهرکنندگان فرستاده مستقیماً به گردن فردی خورده و او در وضعیتی بین مرگ و زندگی است. پلیس چند ساعت پیش تر برای نخستین بار از کامیون های آب پاش استفاده کرد و طبق معمول تعداد زیادی گلوله پلاستیکی نیز شلیک شدند. عده ای از جوانان خمشگین نیز شیشه های چند بانک و مغازه های زنجیزه ای چند ملیتی را شکستند. آنان همچنین ایستگاه های اتوبوس و تابلوهای تبلیغاتی را داغان نمودند.

پیش تر فیلیپ مارتینز، دبیر عمومی ث. ژ. ت. اعلام کرده بود که برخی از شرکت های اتوبوسرانی در شهرستان ها از آوردن کارگران این اتحادیه به پاریس سرباز زده اند، با این حال بیش از شش صد اتوبوس روز ١۴ ژوئن به پاریس آمدند.

هر چند رسانه های بزرگ، دولت، کارفرمایان و اپوزیسیون سیاسی دست راستی بیش از پیش به نقش ث. ژ. ت.، این اتحادیه کارگری صد و بیست ساله، در جنبش کنونی اشاره می کنند، اما در واقع چندین اتحادیه مبارزات کنونی را به پیش می برند. به جز ث. ژ. ت. که نخستین سندیکای فرانسه است، سندیکای کارگری اف. او. (نیروی کارگری)، یک اتحادیه دانشجویی، یک اتحادیه دانش آموزی و یک اتحادیه کارمندان با هم اینترسندیکا تشکیل داده اند. به جز این ها سندیکاهای دیگری از جمله اس. یو. د. (همبستگی) . ث. ان. ت. (سندیکای ملی زحمکشان) فعالانه در جنبش شرکت دارند. برای مثال اس. یو. د. که از ث. ژ. ت. رادیکال تر است دومین سندیکای کارگران راه آهن و قطارهای شهر است و بدون آن امکان راه اندازی اعتصاب در این بخش وجود نداشت. ث. ان. ت. نیز اتحادیه ای آنارکوسندیکالیستی است  وفعالانه در تظاهرات ١۴ ژوئن پاریس شرکت کرد. آنارکوسندیکالیست های ث. ان. ت. در بخش هایی همچون ساختمان سازی، کارگران نظافت و بخش رایانه فعال تر است.

تظاهرات یک میلیون نفری روز ١۴ ژوئن در پاریس و به طور کلی جنبش چند ماه اخیر در فرانسه بی شک از این جنبه در تاریخ جنبش کارگری ثبت خواهد شد که برای نخستین بار زمانی که دولتی «چپ» بر سر کار بوده است به این گستردگی جنبش اعتراضی کارگری به راه افتاده است.

رسانه های بزرگ اعلام کرده بودند که تظاهرات ١۴ ژوئن جزو آخرین تلاش های ث. ژ. ت.  خواهد بود. اما دفتر مرکزی این سندیکا دو تاریخ ۲٣ و ۲۸ ژوئن آینده را برای اکسیون های گسترده در سطح فرانسه در نظر گرفته است. این در حالی است که همه روزه در گوشه و کنار این کشور اکسیون های متعددی علیه قانون کار الخمری صورت می گیرند.

کارگران برای این که بتوانند در اعتصابات و تظاهرات روزهای آینده شرکت کنند، صندوق اعتصابی به شکل انلاین ترتیب داده اند. این صندوق در طی چند روز بیش از چهارصد هزار یورو جمع آوری کرد. البته اتحادیه ها همیشه مبالغی از حق عضویت هایشان را در صندوق های اعتصاب پس انداز می کنند. کارگر نفتگری هم به خبرنگار تلویزیونی گفت که او همیشه یک ماه دستمزد برای روزهای اعتصاب پس انداز دارد. کارگر دیگری نیز گفت که یک کشاورز به پیکت کارگران نفت آمد و یک هزار کیلو سیب زمینی برایشان آورد تا به خانواده هایشان بدهند!

 

نادر تیف

پاریس – شامگاه ١۴ ژوئن ۲٠١۶

فراخوان

« فراخوان »

بدینوسیله به اطلاع عموم میرسانیم: تعدادی از فارسی زبانان آزادیخواه ساکن شهر کلن ( آلمان ) جهت دستیابی به جامعه آزاد که آزادی اندیشه شالوده و بنیان آن را تشکیل میدهد؛ طی نشست های گوناگون بدین نتیجه رسیدیم که برای رسیدن به اهداف جامعه ای آزاد ( برداشت ما از جامعه آزاد ؛ جامعه ای است که آزادی اندیشه ، عدم خشونت که ناشی از اعمال و افکار غیرانسانی مانند نژادپرستی، تبعیض دینی، تبعیض جنسی، هومو و ترانس فوبی است) فعالیت خویش را بسط و گسترش دهیم. تصور ما از جامعه آزاد ، زندگی در جامعه ای است که آزادی و آزاد اندیشی فضای عمومی را بخود جلب کرده وفرصت و امکان برخورد آرا و عقاید به پویندگی و بالندگی جامعه یاری میرساند. یک چنین جامعه ای که فضای سیاسی اجتماعی آن ، از هر نوع تهدیدی مصون است، فرد بی پروا از هرگونه رعب و وحشت با رعایت حقوق و اختیار دیگران آزادانه زندگی می کند.

ما برای دستیابی به چنین جامعه ای ، آنارشیسم را آن اندیشه ای می دانیم که قادر است ما را به مقصد خویش نزدیک میکند. اندیشه آنارشیسم و راهبرد های آن نقشه راهی است که به انسجام ما یاری خواهد رساند. لذا برای نزدیک شدن به اهداف و راهی که انتخاب کردیم شرط را بر همفکری و باهم اندیشیدن با دوستان راغب و علاقمند میدانیم تا مشترکا قادر باشیم ؛ فاصله ها را کوتاه کرده و زیر یک سقف گفتگو را آغاز کنیم.

با توجه به اهتمام ویژه و تحکیم روابط دوستانه در راستای فعالیت مشترک ، جمع ما به لزوم توسعه وتلاش مشترک و جلب مشارکت با دوستان فارسی زبان ساکن کشورهای دیگر اروپا و آمریکا؛ اعتقاد دارد. بدین منظور ازدوستان علاقمند دعوت میشود در نشستی دو روزه ( زمان و مکان آن بعدا به اطلاع خواهد رسید) حضور بهم رسانند تا بتوانیم جهت ارتقای سطح همکاری، بسط و تعمیق فرهنگ گفتمان ،همیارِی و هم زبانی مشترک ، تبادل اندیشه و اطلاعات ؛ همکاری نمائیم.

به منظور پاسخگوئی به نیاز های متنوع اجتماعی فرهنگی و رشد خلاقیت و سامان بخشیدن کوشش های خودانگیخته جهت نیل به ارزش های جامعه آزاد، نیاز به تفاهم و تشکلی همگانی است تا تمامی مولفه های آنارشیستی قادرباشند ضمن استقلال و هویت سیاسی خویش، به فعالیت در سطح گسترده تری ادامه دهیم. جهت بهتر برگزار شدن نشست مشترک ، نیاز به ارتباط نزدیکتر لازم میباشد. لذا خواهشمندیم ازطریق ایمیل آدرس زیر با ما در تماس باشید.

با درود فراوان

جمعی از آزادیخواهان فارسی زبان ساکن شهر کلن – آلمان

gafz@riseup.net

سنندج انقلابی و سرخ اینبار سرتاپا در حمایت از مقاومت کوبانی

سنندج انقلابی و سرخ اینبار سرتاپا در حمایت از مقاومت کوبانی

با شروع تهاجم وحشیانه‌ فاشیست های تا دندان مسلح دولت اسلامی عراق و شام (داعش) به‌ کوردستان و نسل کشی مردم کورد ایزدی و اشغال شنگال و مقاومت مردمی همگام با نیروهای پیشمرگ در کردستان عراق خلق کرد در کردستان ایران خود را جدای از این فاجعه‌ ندانست .در این میان نیروهای پیشرو جامعه‌ هم سو با جرایانات و نهادهای فکری،سیاسی و مدنی با براه انداختن کمپپین های حمایتی و احساس همدردی با مردم شنگال از مردم ازحمتکش و آواره‌ کردستان عراق پشتیبانی کردند.

با ادامه‌ محاصره کوبانی و مقاومت قهرمانانه‌ مردم و نیروهای مدافع خلق و با فراخوان نیروهای مستقل و فعالین مدنی (فعالین چپ و آنارشیست )در سنندج و دیگر شهرهای کوردستان مردم با روحیه‌‌ای قهرمانانه‌ با اعلام انزجار خود در میادین اصلی شهرها تجمع کردند.در سنندج از روز چهارشنبه‌ این گردهمایی های اعتراضی آغاز شد.در این روز جوانان پرشور و انقلابی ساعت 4 بعداظهر در میدان آزادی با تچمعی مدنی از مقاومت کوبانی حمایت کردند.در همین روز از طرف “کمیته‌ حمایت از کوبانی”فراخوانی برای روز پنج شنبه‌ میان شرکت کنندگان پخش شد و از مردم خواسته‌ شد که‌ در این تجمع که‌ با هماهنگی نهادهای مردمی و فعالین اجتماعی،سیاسی و مدنی برگزار می‌شود شرکت کنند.

برنامه‌ ریزی لازم برای این اکسیون اجتماعی انجام شد و تجمع بزرگی در میدان اقبال برگزار گردید. این تجمع با حضور هزاران نفر و از ساعت ٤ و نیم آغاز و تا ساعت ٥ و نیم ادامه یافت . در این تظاهرات مردم انقلابی و رزمنده سنندج ضمن سر دادن شعار ، حمایت و پشتیبانی بی دریغ خود از مبارزه و مقاومت کوبانی را اعلام و حمایت قدرتهای امپریالیستی منطقه‌ را از این ارتجاع شوم محکوم نمودند.شور وشوقی وصف نشدنی میان مردم حاکم بود و طیف های مختلف سیاسی و مدنی با همگامی یکدیگر ضمن تمرین همکاری ارزش اتحاد و مدارای دموکراتیک را به‌ نمایش گذاشتند. این تجمع بدون درگیری با نیروهای امنیتی که‌ به‌ شدت مراسم را تحت نظر داشتند به‌ پایان رسید. باز در این مراسم از سوی “کمپین کوبانی را تنها نگذاریم “برای شرکت همه‌ جانبه‌ مردم درتظاهرات اعتراضی روز جمعه‌ که‌ با مجوز دولتی بعداز نماز جمعه‌ صورت میگیرد درخواست مشارکت توده‌ای شد.

با پشتیبانی “کمیته‌ حمایت از مردم کوبانی ” مراسم اعتراضی از سه‌راه شاپور به‌ سوی میدان آغاز شد.مردم انقلابی سنندج در صف های طولانی با در دست داشتن پلاکاردها و تراکتهایی به‌ رنگ سرخ و با سردادن شعارهای انقلابی ،خود را با مردم کوبانی و مدافعین شورشگردر یک جبهه‌ واحد قرار داده‌ و با به‌ آتش کشیدن پرچم های سیاه داعش و ترکیه‌ پیام محکمی به‌ حاکمان جمهوری اسلامی دادند.در این راهپیمایی که‌ مسئولین نهادهای امنیتی و دولتی نیز حضور داشتند مردم بدون ترس و واهمه‌ای از خشونت نیروهای امنیتی فریادهای انقلابی خود را سر دادند.شعارهای “سنه‌ هه‌ر کوبانی یه‌ -سه‌رچاوه‌ی یه‌کسانی یه‌ ” سنه‌ همان کوبانی است سرچشمه‌ برابر است، درودهای خود را نثار نیروهای مدافع کوبانی کردند.فضای احساسی تظاهرات هر لحظه‌ پر تب و تاب می‌شد و نهادهای امنیتی و انتظامی با درک وضعیت موجود سعی در آرام کردن معترضین داشتند و با تماس با مسئولین و نیروهای محافظ مردمی درخواست زود تمام کردن مراسم و دوری از درگیری را داشتند.راهپیمایان به‌ وسط میدان رسیدند،مجری برنامه‌ با جملات احساسی شور مردم را به‌ اوج رساند. رحیم لقمانی شاعر معاصر و متعهد کردستانی با قرائت شعری در رثای مقاوت گریلاهای مدافع کوبانی جمعیت حاضر را به‌ شوق درآورد.قطعنامه‌ای در چند بند قرائت شد .در این قطعنامه‌ از مدیرکل سازمان ملل و مجامع بین المللی خواسته‌ شد که‌ سریعا به‌ یاری مردم محاصره‌ شده‌ کوبانی بشتابند.از دولت اقلیم کوردستان خواسته‌ شد که‌ تمهیدات لازم را برای حمایت از کوبانی بکار گیرد.همچنین از دولت ایران خواسته‌ شد از مردم بی دفاع کوبانی در مقابل داعش حمایت کند.سخنران آخر علوی نماینده‌ سنندج بود که‌ حمایت نمایندگان مردم کوردستان را از مردم کوبانی اعلام کرد.

تظاهرات کنندگان با شعارهای انقلابی پلاکاردهای سرخ خود را در میدان اصلی سنندج به‌ اهتزاز درآوردند و بار دیگر ثابت کردند که‌ سنندج همچنان با گذشت سی و اندی سال از حاکمیت به‌ مقاومت ادامه‌ می‌دهد و همچنان که‌ سالها پیش مقاومت انقلابی را در تجربه‌ تاریخی خود دارد افق آینده‌ جنبش توده‌ای خود را پاس می‌دارد و همچنان سرخ و انقلابی خواهد درخشید و بر سر آرمان های انسانی با هیچ قدرت و نظامی ارتجاعی مماشات نخواهد کرد و تسلیم هیچ قدرت برخاسته‌ از فاشیزم و نظام پاسدار سرمایه‌ نخواهد شد.

سنندج: دامون آبیدر

فرنسە / پاریس : نمایشگاه کتاب آزادیخواه ٢٠١٤

نمایشگاه کتاب آزادمنش (آنارشیست)A book fair 2014 Farsi

نمایشگاه کتاب آزادمنش (آنارشیست) ٢٠١٤

روز أول : جمعه ٩ مه، از ساعت ١٤ تا ساعت ٢٠ ،

روز دوم: شنبه ١٠ مە، از ساعت ١١ تا ساعت ٢٠ ،

و روز آخر: یکشنبه ١١ مه، از ساعت ١١ تا ساعت ١٦

مکان برگزاری :                  d’animation des Blancs-Manteaux
48, rue Vieille-du-Temple
75004 – Paris

ایستگاە میترو:

lignes 1 ou 11 : station Hôtel de Ville ou Saint-Paul

ورودیە : آزاد.

با شرکت و تجمع بیش از صد ناشر و نویسندگان .

سە روز مباحثات، نمایشگاه ها، کتابخوانی ، انیمیشن …

سازماندهی: کتابفروشی پوبلیکو، هفتەنامەی لوموند لیبرتر

و رادیو لیبرتر

آدرس الکترونی:        salon-livre-libertaire@sfr.fr

شمارە تلفن :       01 48 23 20 98 ، سه شنبە تا شنبه

از ساعت ١٤ تا ساعت ٣٠:١٩

آدرس پستی:             Salon du livre libertaire 145,

rue Amelot 75011 – Paris

%d هاوشێوەی ئەم بلۆگەرانە: